ادبیات آمریکا - والاس استیوینس
از شعرهای ۱۳ نگاه به کلاغ سیاه
فارسی: یاشار احدصارمی
Thirteen Ways of Looking at a Blackbird
میان بیست و سه کوه
تنها چیزی که حرکت میکرد
چشم کلاغ سیاه بود.
ئ
میوه سه هوش بودم
شبیه درختی
که بر آن سه کلاغ نشسته بود
د
مرد و زن
یکیست
مرد و زن و کلاغ سیاه یکیست.
ئ
نمیدانم کدام یک را ترجیح بدهم
زیبایینشانهها را
یا زیبایی اشارهها را
سوت کلاغ سیاه یا بعد از آن.
د
قندیلها یخ پنجرههای بلند را پر کردند
با شیشههای بی رحمشان.
سایه کلاغ سیاه
از آن گذشت و برگشت
و حوصله
در سایه
طرح علت مجهول را کشید.
د
با توام مرد لاغر هدام
چرا به رویای پرنده طلایی فرو رفتهای
مگر نمیبینی
چگونه کلاغ سیاه در رویای تو دور و بر پاهای زنی راه میرود
ئ
لحجههای باهوشی را میشناسم
تنتننهای واضح و فاش و هویدا
و این را هم میدانم
که کلاغ سیاه در دانش من دست دارد.
د
وقتی کلاغ از زاویه دید دور شد
ردش ماند
روی لبه یکی از دایرهها.
د
در باد پاییزی قیقاج کلاغ سیاه
بخش کوتاهی از پانتومیم
ئ
در چشمانداز کلاغهایی که در نور سبز رنگ پرواز میکنند
بیداد الحان زیبای منسوخ و فراموش
د
رودخانه حرکت میکند
انگار کلاغ سیاه در پرواز است.
ئ
بعد از ظهر همهاش غروب بود
برف میبارید
و میرفت که برف بیشتر ببارد
کلاغ سیاه نشست روی شاخه درخت سدر.
n
چند شعر دیگر از والاس استیونس با تر جمه سهراب رحیمی در سایت دوات
No comments:
Post a Comment