Friday, October 26, 2007

Ray Sweetman







When trees were dogs and we were trees
Ray Sweatman
Farsi:Yashar A Sarami

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

درختان که سگ‌ها بودند و ما درختان

خدایان وقتی که نئشه ‌شدند
عینهو درختان کنار هم ایستادند
در هاپ‌هاپ‌هاپ عینهو سگ‌های چوبی
از آن‌ بالا از ابدیت.م

تنها کاری که از دستمان می‌آید
اینکه بتراشیم عشقمان را در دل‌های مشنگ.م
و در تخت‌خواب به سمت خودمان غلت بزنیم
چه زن آنجا باشد چه نباشد.م

و به یاد بیاوریم زمانی را که
آنها، ما و ما آنها بودیم
و ناوا شدنی.م



____________________

Raymond Carver







The Current
Farsi:Yasha A. Sarami

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جریان

چشم ندارند این ماهی‌ها
این ماهی‌های نقره‌ای که در خواب سراغم می‌آیند
و تخم می‌افشانند در کیسه‌ی مغز من. م

ولی یکی هست که می‌آید ...م
سنگین ، زخمی ، ساکت درست عین بقیه
ایستاده همین طوری جلو جریان آب

دهان تاریکش را جلو جریان می‌بندد
باز و بسته انگار خود جریان شناورِ. م


Thursday, October 18, 2007

Raymond Carver



Fear
Raymond Carver
Farsi:Yashar A. Sarami

___________________

ریموند کاروِر

ترس

ترس از ماشین پلیس که می‌پیچد.م
ترس از به خواب رفتن در شب. ز
ترس از نخوابیدن.م
ترس از برگشتنِ دوباره‌ی گذشته‌ها.م
ترس از حالا در حال پرواز.م
ترس از زنگ‌های پی در پی تلفن در مرداب شب.م
ترس از طوفان‌های برقی.م
ترس از زنِ خدمتکاری که بر گونه‌اش لکه‌ای دارد!م
ترس از سگی که به من گفتند گاز نمی‌گیرد.م
ترس از اضطراب‌!م
ترس از شناسایی جسدِ دوست مرده.م
ترس از بی پولی و ورشکستگی.م
ترس از زیادی، در حالی که مردم این را دیگر باور نمی‌کنند.م
ترس از پرونده‌ های روانی.م
ترس از دیر یا زود رسیدن قبل از دیگران.م
ترس از دست خط بچه‌های خودم روی پاکت‌نامه‌ها.ز
ترس از مرگ زود رس آنها که وای پیش از من ، و من احساس گناه کنم.م
ترس از زندگی با مادرم در روزهای پیری‌اش ، و روزهای پیری من.م
ترس از گه گیجه‌گی.م
ترس از امروز که با نوشته‌ای غمگین به پایان برسد.م
ترس از بیداری در غیاب ناگهانی تو .م
ترس از دوست نداشتن و دوست نداشتن به حد کافی.م
ترس از که دوست داشتن و نکند آنهایی را که دوستشان دارم مرگ آور باشند.م
ترس از مرگ.م
ترس از عمر زیادم
ترس از مردن.م
از من گفتن. م

__________________