Monday, November 5, 2007

Ray Sweetman




My cat and me

Ray Sweatman
رِی سوویت‌من

Farsi:Yashar A. Sarami

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من و گربه‌ام

بعضی وقت‌ها
این گربه‌ی من
در شکوه در گلایه
انگار که غذایش به حد کافی نبوده
منهم درِکلازت را آهانی باز می‌کنم
که خانم برود در تاریکی قشنگ و شنگ خرناس‌هایش را بکشد
از دل و جان که بیفتد برود توی سبد رخت‌ها خوابش ببرد

من، اوه من هم همه‌ی روز را در خواب می‌گذرانم
خیره‌می شوم به این مردم که بروبر نگاه می‌کنند
انگار خارجکی با آنها حرف می‌زنم
یا خودم را پیدا می‌کنم
زُل کرده به سایه‌ها
که شکل می‌گیرند میان ساختمان‌ها
یا حس می‌کنم صدایِ شکل ‌و شمایل بِناها را
که شاید وجود دا یا نداشته‌باشند.
م

و زمانی که خانم حاضر می شود بیاید بیرون
به او یک پرنده‌ی خیالی تعارف می‌کنم
او هم قایم به دهانش می‌گیرد
و بعد پشتم آنجا خرناس می‌کشد
مثل قاصدک‌های بی‌گناه در ترانه‌های اول صبح کفشدوزک‌ها
و بعد هر کداممان می‌رویم دنبال دوش و رویاهای خود
چنان و چنین و همین!
م

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مهرداد عزیز در درفت و تحریر اول این ترجمه همان زل زدن را طبق معمول نوشته بودم. ولی! دیدم چقدر آخر زل بزنم هی در زبان! بعد خب یک دفعه آن شیطان کوچک زبان این ور آن ور وِز خواند در گوشم اِ. زُل کردم به. مثل زوم کردن به! امکانات مخفی و متنی زبان. حالا این فارسی زل کردن هم دارد شاعرِ خوش ورای من !
م
ـــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــ